از سال 1335 تا سال 1345 که گرایش هائی به جمع آوری و مطالعه فولکلور داشتم هنوز نامی از مردم شناسی به گوشم نخورده بود ؛ و موضوعاتی که امروزه بیشتر در حوزه مردم شناسی مطالعه می شوند تحت عنائین دیگری مورد مطالعه قرار می گرفتند :

فرهنگ معنوی 

موضوعاتی چون افسانه ها و قصٌه ها در آثاری ادبی و از آنجمله اشعار فردوسی - مولوی - سعدی و..

موضوعات آداب و اخلاق و نظایر آنها در نوشته هائی بیشتر در نثر چون قابوسنامه ، و....

که البته نمی توان در اینگونه مطالعات  ، و به طور کلٌی در اصل موضوع ، فرهمگ معنوی و فرهنگ مادٌی را ازیکدیگر جدا کرد . با این وجود شاید بتوان گفت :

فرهنگ مادٌی

در آثاری چون : 

ابوریحان بیرونی . تحقیق مال الهند در باره اخلاق و عادات مردم هند ،  و نیز نوشته هائی در باره آداب و اخلاق ایرانیان ، جشن های ایرانی و...

ناصر خسرو . سفرنامه

عمر خیٌام . نوروز نامه

بسحق اطعمه . در باره غذاهای ایرانی و طبیعتا" بیشتر شیرازی که خود از آن شهر بوده است .

قطب الدین شیرازی

ملٌا محمد باقر مجلسی که البته این به اصطلاح آیت الله العظمای آن زمان مستقیما" به موضوعات مربوطه نپرداخته است بلکه آنها را مثلا" در کتاب حلیة المتقین در چارچوب « آداب و سنن و اخلاق اسلامی » مطرح کرده است که برخی در عمل برآمده از آداب و رسوم مسلمانان در زمان حیات نویسنده بوده اند و برخی دیگر با این کتاب متداول شده به شکل و شمائلی متفاوت و متغییر برحسب زمان و مکان در آمده اند تا به امروز رسیده اند و در حال حاضر به اصطلاح مردم شناسان خارجی و طرفداران داخلی آنان چنین آداب و سننی را کاملا" خود رو ، بر آمده از بطن زنگی جمعی ایرانیان و بنابر این از موضوعاتی کاملا" منحصر به مطالعات مردم شناسی می پندارند .

یکی از به اصطلاح آیات عظام زمان حکومت صفویان بنام محمد بن حسین خوانساری مشهور به آقا جمال کتابی طنزگونه و انتقادی و به تعبیری « رساله عملیٌه » گونه بنام « عقاید النساء نوشته است که بنام کتاب کلثوم ننه شهرت یافته است و نقطه عطفی در مطالعات به اصطلاح « مردم شناسی قبل از مردم شناسی » یا « مردم شناسی بدون مردم شناس » به شمار می رود .

به این ترتیب ما بدون آنکه در تحصیلات دبستانی و دبیرستانی خود چیزی از « مردم شناسی » بدانیم در دروسی در آنجا ، به خصوص دروس ادبیٌات و تاریخ ادبیٌات با اینگونه مطالعات مربوط آشنا می شدیم .



صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

انسان شناسی ، مردم شناسی و فرهنگ شناسی ایران بزرگ . Anthropology,Ethnology,and Culture of Greater Iran
identification des sources de l'ethnologie d,Iran , et des Bibliographies
درباره وبلاگ

Anthropology,Ethnology,and Culture of Greater Iran . Alireza Ayatollahi با وجود تحصیلات کارشناسی ، کارشناسی ارشد و دکتری مردم شناسی ( در گرایشهای معماری و شهرسازی - فنٌی و اقتصادی ، و فرهنگی ) در دانشگاه پرووانس فرانسه و نهایتا" دعوت به عضویت در هیئت علمی آموزشی دانشگاه شهید بهشتی در سال 1363 و تدریس مردم شناسی فرهنگی در سال 1365 در آن دانشگاه ، اذعان می کنم که در بدو امر مردم شناسی برای من علم نبود ؛ ابدا" علم نبود ؛ بیشتر یک تفنٌن بود : از سال 1335 به جمع آوری فولکلور یا فرهنگ مردم و تاحدودی مردمنگاری آگاهانه و غیر آگاهانه پرداختم . از سال 1345 وسیله ی خود نمائی و کسب شهرت بیشترم می شد و از 1351 اندک در آمدی از این راه . بعدها که در فرانسه به تحصیلات آمایش سرزمین و اقتصاد توسعه پرداختم متوجه شدم که بدون جامعه شناسی در کشورهای پیشرفته و مردم شناسی در کشورهائی نظیر ایران ، مدیریت و برنامه های فنٌی - اقتصادی آنچنان که باید و شاید به اهداف عالی خود نمی رسند . مردم شناسی یک مطالعه است ؛ یک علم به مفهوم حقیقیِ آن نیست ؛ و نتایجی که از مطالعه ی یک مردم شناس به دست می آیند نسبتا" صحیح اند و نسبتا" غلط : نه فقط مردم شناسی ، بلکه تمام علوم انسانی و اجتماعی « نسبی » هستند ؛ و چون ریاضیٌات به پاسخ هائی مطلق نمی رسند . علوم انسانی به همین دلیل روشی جامع و مانع و مسلٌم و مقبول همگان برای مطالعات خود ندارند .هرکسی با سلیقه و دیدگاه خود وارد آنها می شود و روشی پیشنهاد می کندکه باز این روشهای کار هم برخی بیشتر و برخی کمتر مورد قبول و استفاده سایر مطالعه گران قرار می گیرند . ناتوان تر از همه کسانی هستند که به ترجمه روش های مردم شناسی در سایر کشورها می پردازند که غالبا" در شناخت مردم ایران آنطور که باید و شاید کار آئی ندارند . روش و حوزه عمل این مطالعات سبب می شود که برخی « انسان » و به ویژه شیوه رفتار وی را ملاک عمل قرار دهند و به انسانشناسی anthropology معتقد باشند که انگلیسی زبانان دنیای غرب بیشتر در این طیف قرار می گیرند . برخی دیگر معتقدند که چوم اصل شناخت اجتماعی بر « روابط اجتماعی » است بنابر این اصل بر یک اجتماع ( مردم ) و شناخت آن به عنوان یک کل ، یعنی مردم شناسی ethnologie است که فرانسویان و اکثر تحصیلکردگان صادق فرانسه از این طیف اند . فرهنگ می تواند شامل قواعد رسمی و قوانین و مقررات ( که از جمله در جامعه شناسی مورد مطالعه قرار می گیرند )باشد ؛ امٌا چون حاصل رفتار ی عادٌی شده، رسم شده ، سنٌت شده ، و...در میان یک مردم است ، به خصوص در کشورهائی نظیر ایران ، مقتضی روش های شناخت مردم شناسانه است هرچند که اصطلاح فرهنگ شناسی culturologie نیز در دهه های اخیر باب شده باشد . از تدریس در این حوزه ، به خصوص در ایران ، بیزارم ؛ امٌا عاشق و حتی معتاد مطالعات مردم شناسی هستم ؛ و گرچه خود به خود هم به آن می پردازم ؛ امٌا بیشتر دوست دارم که در باره آن با دیگران هم شریک شوم . شما چطور ؟ .
آخرین مطالب
پیوندهای روزانه
پيوندها